انسان پر رو (دو رو یا سه رو)
در میتینگ سیاسی اصلاحات (با اسم مراسم بزرگداشت میرزا و نهضت جنگل)که چهارشنبه 26 آذردر دانشگاه گیلان برگزار شد، اگر از راه ندادن دانشجویان، از دیوار کشیدن وسط دانشکده انسانی، از اسراف و خرج های بیهوده در مراسم (که البته چندی است عادی شده) و حاشیه های بسیار دیگر بگذریم از پررویی (شما بخوانید چند رویی) بعضی ازانسانها نمی توانیم بگذریم.
داستان از انجایی شروع میشود که صبح چهارشنبه 26 آذر مسئولین برگزاری از ورود دانشجویان به داخل مراسم ممانعت نموده و دانشجویا ن در اعتراض به این کار (ممنوعیت برای حضور دانشجویان و آزاد بودن برای هر کس دیگر) جلوی تالار تجمع نموده وبا در دست گرفتن نوشته هایی مانند "آیا دانشگاه واقعا امنیتی نیست؟"یا "دانشگاه باشگاه سیاسی احزاب وگروهها نیست" از مسئولین اجازه حضور خواستند؟
حدود ساعت 11 صبح بود که دانشجویان معترض با رعایت ادب و احترام کامل اعتراض خود را نسبت به عدم حضورشان هنگام خروج جناب جعفر زاده نماینده مجلس مردم رشت از تالار به ایشان رساندند. و ایشان در پاسخ به این اعتراض فرمودند: "قول میدهم برخورد کنم". فیلم این سخنان نیز موجود است.
اما ساعت 15:09 همین روز در اقدامی ضد اخلاقی سایت ایشان علت عدم حضور علی مطهری در این همایش را به همین افراد معترض که شکایت خود را پیش ایشان برده بودند نسبت داد.
یادآوری: چند روز قبل از مراسم چند تشکل دانشجویی با صدور بیانیه ای خواستار عدم حضور علی مطهری شده بودند.
عجیبتر اینکه دوباره حدود ساعت 17 امروز همین نماینده محترم در تالار حکمت بعد از کلی مجیز گویی از مرد مامور تطهیر فنته گران (علی مطهری) گفت: اگر مطهری می پذیرفت در دانشگاه حضور یابد هیچ کسی توان جلو گیری از این کار را نداشت.
خلاصه اینکه :
صبح در جمع دانشجویان؛ موضع بی اطلاعی از همه چیز و قول پیگیری و حمایت از دانشجویان+فیلم(که شاید به خاطر نشان دادن ژست مردمی بودن است)
بعد از ظهر در سایت؛ موضع حمله به همین دانشجویان و افراطی نشان دادنشان که چرا باعث لغو سخنرانی مطهری شده اند+عکس خبر
عصر در تالار حکمت موضع اسطوره سازی از مرد مامور تطهیر فتنه گران و کوچک نشان دادن دانشجویان و اینکه کسی توان لغو سخنرانی مطهری را ندارند+صوت
چرا باید در یک روز این همه تناقض در صحبت ها باشد ؟
واقعا نمیدانم اگر اینجا از ضرب المثل "نان به نرخ روز خوردن "استفاده نکنیم کجا استفاده کنیم. البته شاید باید ضرب المثل جدیدی مثل "نان به نرخ ساعت خوردن" هم بسازیم و استفاده کنیم.
نگارش شده توسط: میثم تمـــار
