اولی، سخن ظریف در فاصله نزدیک به یکسال تا انتخابات است؛ دومی، سخنان سعید جلیلی در فاصله کمتر از دوماه تا انتخابات و در شرایطی که به عنوان کاندیدا حضور داشت، سومی، بازهم گفته های محمدجواد ظریف در برهه 15 ماه مانده تا انتخابات.
[more]
بیم و امید؛ این شاید بهترین عبارتی باشد که به عنوان تابلوی دوران کنونی از آن می توان یاد کرد؛ بیمی برای دلسوزان انقلاب و کشور و امیدی برای رخنه فرهنگی- سیاسی در ابعاد مختلف. به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی "خیبرآنلاین"، جریان مذاکرات هسته ای از زمان روی کارآمدن دولتی که مدعی اعتدال بوده و تدبیر و امید را به عنوان شعار خود انتخاب کرده و همه جا اعلام نموده که "دولت راستگویان" است، به چنان پیچ و خمی گرفتار شده که بیم و امید را از درون اتاق مذاکرات و حواشی آن به اطراف منتقل کرده است. براساس این گزارش، مقایسه محتوایی و شکلی میان رفتار دیپلماتیک برپایه حفظ منافع ملی یا منفعت باندی، میان تیم فعلی مذاکرات و تیم متعهد قبلی در این برهه از زمان، شاید بتواند وجه تمایز بسیاری را در پیشگاه دیدگان ملت به تصویر بکشد اما چه باید کرد که به جهت حفظ مصالح کشور، هم اکنون تنها باید تا حد لزوم سکوت کرد و تنها به تبیین مسایل پرداخت. با این همه، بیان کلی چند رخداد، شاید بتواند به همان تبیینمسایل مدد برساند که در ادامه، به آنها اشاراتی روایی می شود:
۱- اینک سال ۲۰۰۴ میلادی (۱۳۸۳ شمسی) است و کمتر از یکسال تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نهم زمان باقی مانده. هاشمی رفسنجانی عزم خود را برای ورود به انتخابات جزم کرده و جریان موسوم به اصلاح طلب که در آن دوران با ریاست خاتمی در اوج قدرت بود، نمی خواهد به راحتی از صدر به ذیل کشیده شود. همزمان، مذاکرات مهم هسته ای در حال شکل گرفتن است؛ اگرچه اخبار صداوسیما به صورت کانالیزه شده، از مذاکرات سعدآباد و اعلام توافق میان روحانی (دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی و عضو ارشد تیم مذاکرات در آن برهه) و طرف انگلیسی و سایر طرف های غربی با خرسندی اخباری را منتشر می کند اما نیروهای دلسوز و انقلابی کشور، با دلواپسی خاصی مذاکرات را زیر ذره بین قرار داده اند. در حاشیه مذاکرات، اما دو نقر با یکدیگر جلسه خصوصی گذاشته اند: محمدجواد ظریف و محمد البرادعی. در نگاه نخست شاید همه گمان کنند که طرف ایرانی، در این گفتگوی دونفره بر دفاع از منافع ملی و تاکید بر حاکمیت کشور و مسایل کلان مربوط به آن با نماینده آژانس سخن می گوید اما با نزدیک شدن به گفتگوی دونفره و شنیدن سخنان ظریف، ناگهان بیم عجیبی در دل ها می نشیند. او به عنوان یکی از اعضای ارشد تیم مذاکرات و دستگاه دیپلماسی دولت وقت به یک بیگانه می گوید: "شکست مذاکرات باعث پیروزی جریان رقیب آنها در انتخابات آتی ریاستجمهوری خواهد شد". ۲- الآن ۱۷ فروردین ۱۳۹۲، کمتر از دوماه به انتخابات مهم ریاست جمهوری یازدهم باقی مانده است و افراد فراوانی با احساس تکلیف جهت ورود به انتخابات، می خواهند دیدگاه های خود را به مردم عرضه کنند. بسیاری نیز با انتقاد از روند مذاکرات هسته ای در آن ایام به هدایت دکتر سعید جلیلی، عزم خود را جزم کرده اند تا با طرح انتقادات گسترده، او و تیم مذاکراتی اش را مورد هجمه قرار دهند. از سوی دیگر، جلیلی و همراهانش بهترین فرصت را در اختیار دارند تا با یک چرخش سریع و کوتاه مدت از اصول خود، برای حفظ ظاهر هم که شده، طی مدت کوتاهی، از منافع ملی چشم پوشی نموده و منافع باند و جریان متبوع خود را در اولویت قرار دهند تا با تبلیغات بر روی این اقدام، وجهه ای خوب از خود نشان داده و حفظ قدرت را بر حفظ منافع ملی ترجیح دهند. اما سعید جلیلی مرتکب این اشتباه بزرگ نمی شود. وی در اوج مذاکرات هسته ای که این بار در آلماتی قزاقستان برگزار می شود، در نشست خبری با عموم نه خبرنگاران (و نه فقط خبرنگاران آمریکایی) در پاسخ به این سوال خبرنگار ژاپنی که انتخابات آتی ایران چه تاثیری بر مذاکرات دارد؟ اینگونه پاسخ می دهد: "من دو روز قبل در دانشگاه ملی قزاقستان، در دانشگاه فارابی سخنرانی داشتم که در آنجا هم این سوال مطرح شد. همانطور که در آنجا مطرح کردم، موضوع دفاع از حقوق هستهای یک اجماع ملی است و تمام گروهها بر آن تاکید دارند. یک انتخابات پرشور موجب میشود تا ملت با شور بیشتری از این حقوق دفاع کند". ۳- هم اکنون نیویورک ۲۰۱۴ (۱۳۹۳ شمسی) است و در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا نشست خبری با حضور محمدجواد ظریف، وزیر خارجه دولت یازدهم و عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای، شکل گرفته است. هاله اسفندیاری (از اعضای انقلاب مخملی در ایران و دستگیرشده در فتنه ۸۸) به عنوان یک پرسشگر از ظریف پیرامون عملکرد وی در سیاست خارجی و مذاکرات هسته ای و ارتباط میان این دو با سیاست داخلی دولت سوالی را مطرح می کند و ظریف اینگونه پاسخ می دهد: "ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند. وقتی قبلا در تعامل و مذاکرات درباره توافق هستهای با جامعه بینالمللی در سالهای۲۰۰۴ و۲۰۰۵، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد! البته باید توجه داشت که اتحادیه اروپایی به تنهایی فعالیت نمیکرد و مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا مانع از هرگونه توافق شدند، همانطور که حالا هم کسانی هستند که نمیخواهند هیچگونه توافقی حاصل شود قطع نظر از اینکه مفاد آن چه باشد. حالا من بار دیگر زنده شدهام (خنده حضار). به نظر من، در انتقال پیامی که جامعه بینالمللی و بویژه غرب میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند. باید دید تعامل از جانب ایران و تلاش ایران برای باز بودن و نگاه به آینده داشتن با پاسخ مثبت مواجه میشود یا اینکه بار دیگر، رد میشود. من فکر میکنم مردم ایران پاسخ خود را در صندوقهای رای نشان خواهند داد." ۴- مطالب فوق الذکر، تنها بیان کوتاهی از سه برگ مذاکرات هسته ای در سه مقطع متفاوت بود وبس. برهه هایی که البته تفاوت های محتوایی و شکلی بسیاری با یکدیگر داشته و دارند و در فرصتی مغتنم باید به آنها پرداخته شود. در ۳ بند بالا، تنها ۳ گفته از دو مقام ارشد مذاکرات هسته ای در ۳ زمان جداگانه مطرح شد. اولی، سخن ظریف در فاصله نزدیک به یکسال تا انتخابات است؛ دومی، سخنان سعید جلیلی در فاصله کمتر از دوماه تا انتخابات و در شرایطی که به عنوان کاندیدا حضور داشت، سومی، بازهم گفته های محمدجواد ظریف در برهه ۱۵ ماه مانده تا انتخابات. قضاوت درباره اینکه کدامیک بر منافع ملی تاکید ورزیدند و کدامیک بر منفعت باندی، با شما مخاطبان گرانقدر.