ماندلا نماد انقلابی‌گری عقلانی تعداد بازدید: 2970 |

20 آذر 92

بررسی زندگی سیاسی ماندلا حکایت از آن دارد که وی نه یک ماکیاولیست بود و نه یک آرمان گرای تخیلی.


[more]

به گزارش وارثین- علیرضا رضاخواه: نیکلو ماکیاولی اندیشمند ایتالیایی معتقد بود، «اگر مردم از تو بترسند خیلی بهتر است تا تو را دوست داشته باشند»؛ او در کتاب شهریارش اربابان قدرت را این گونه پند می داد «اگر فکر کنند تو بی رحمی، خیلی بهتر است که تصور کنند تو مهربان و بخشنده ای» ؛ توصیه هایی که سال های سال سرلوحه سیاستمداران در اقصی نقاط جهان بود. ماکیاولیسم به معنی پایان اخلاق در سیاست، در تفسیر جنبش آزادیخواهی ضد نژاد پرستی آفریقای جنوبی نیز معتقد است: " وقتی که "نلسون ماندلا" و "اف . دابلیو دکلرک" قرار داد لغو آپارتاید را امضا کردند، اینجا یک توافق اخلاقی صورت نگرفت که در آن نلسون ماندلا از نظر اخلاقی جبهه آپارتاید را قانع کرده باشد که کار بدی می کنند. اینجا آپارتاید زیر چکمه های جنبش آزادیخواهی ضد نژاد پرستی شکست خورده و به زباله دانی تاریخ سپرده شد. " در مقابل ماکیاولیسم می توان آرمان گرایان تخیلی را دید که کلید واژه اصلی ایشان "پرهیز از خشونت" و یا همان مبارزه بی خشونت است؛ آنان نیز همچون گروه پیشین نلسون ماندلا را تجسم عینی اعتقاد خود دانسته و نوشتند" مائو (مائوتسه تونگ) و بسیاری از انقلابیون و محافظه کاران قرن بیستم اعتقاد داشتند که قدرت از لوله تفنگ بیرون می آید، ولی خشونت پرهیزانی چون مهاتما گاندی و نلسون ماندلا بارها نشان داده اند که قدرت از عدم خشونت ناشی می شود" اما به راستی ماندلا که بود؟

نام اصلی او نلسون نبود. رولی هلاهلا ماندلا ۹ ساله بود که معلم دبستان متدیست (شاخه ای از کلیسای پروتستان) نام انگلیسی نلسون را برای او انتخاب کرد. این اتفاقی عادی در آفریقای جنوبی و سایر نقاط این قاره بود که برای کسی نامی انگلیسی انتخاب کنند، تا خارجی ها بتوانند راحت تر نام او را تلفظ کنند. معنی لغوی رولی هلاهلا "کندن شاخه درخت" است، ولی معنی رایج آن "دردسرساز" است. با این حال در آفریقای جنوبی، ماندلا را اکثراً به نشانه احترام با نام قبیله ای اش "مادیبا" می خواندند

خانواده او از حکام محلی بودند که بخش زیادی از املاکشان را استعمارگران تصاحب کرده بودند. پدر بزرگ او پادشاه قبیله تمبو بود. پدرش هم از روسای قبیله بود. ولی سرنوشت خود او انقلاب بود و نه سلطنت. وقتی نلسون ۹ ساله بود پدرش درگذشت و بعد از آن رهبری و ریاست از طریق ایجاد اجماع را از نایب الحکومه اش در قبیله یاد گرفت. بعد از تحصیل در مدارس شبانه روزی به تنها دانشگاه مخصوص سیاهان در آفریقای جنوبی رفت. از همانجا شروع به طغیان کرد، از دانشگاه اخراج شد و از ژوهانسبورگ سر درآورد. در آنجا یک اولدزموبیل سوار می شد، لباس های شیک می پوشید و حقوقدان شد. او اولین سیاهپوستی شد که در آفریقای جنوبی دفتر وکالت تأسیس کرد. در دهه ۵۰ میلادی رفته رفته قوانین آپارتاید (تبعیض نژادی) اِعمال می شد و فعالیت ماندلا در کنگره ملی آفریقا بیشتر می شد. خیلی زود به خاطر سیاست های تبعیض نژادی با دولت وقت درگیر شد. ماندلا مرتبا دستگیر و از فعالیت سیاسی منع می شد. اما لحظه ای که در سال ۱۹۶۰ در شارپ ویل شاهد آتش گشودن پلیس به روی معترضان بود، نقطه عطفی در زندگی او شد. دیوار خوابگاه دانشجویی که به آن پناه برده بود هدف چندین گلوله قرار گرفت. شصت و هفت نفر از معترضان علیه قوانین محدودیت آمد و شد برای سیاهپوستان بر اثر تیراندازی پلیس کشته شدند. ماندلا در آن زمان دریافت که اعتراضات مسالمت آمیز به بن بست رسیده است. او شاخه نظامی کنگره ملی آفریقا را بنیان نهاد و در الجزایر برای جنگ های چریکی آموزش دید. انقلاب در راه بود. ماندلا به کنگره ملی آفریقا گفت نمی توان با دستان خالی جلوی حمله یک حیوان وحشی را گرفت. کنگره ملی آفریقا یک شاخه نظامی به نام اوکونتو وی سیزوه (نیزه ملت) ایجاد کرد که رهبر آن ماندلا بود. او نزدیک بیست سال را در جزیره خالی از سکنه روبن گذراند. ولی امتناع سرفرازانه او از تسلیم در مقابل تهدیدات باعث احترام فزاینده به او شد. با شدت گرفتن شورش ها در دهه ۸۰، مقامات آفریقای جنوبی دریافتند که او شاید تنها کسی باشد که ممکن است بتوانند با او کار کنند. او در فوریه ۱۹۹۰ آزاد شد و در یک سخنرانی پرشور در برابر هزاران تن از طرفدارانش قول داد کشور را به سوی صلح و آشتی هدایت کند.

"آنها خوب می توانند مردم را سازماندهی کنند و رای بیاورند ولی آیا به همان خوبی هم می توانند کشور را اداره کنند" این جمله آغازین سرمقاله مهمترین روزنامه مخالف نلسون ماندلا در فردای پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری آفریقای جنوبی بود. سایه پررنگ سفید پوستان بر اقتصاد و امنیت مهمترین مولفه ای بود که هواداران آپارتاید برای بازگشت خود به قدرت به آن امید بسته بودند. با این حال درک صحیح ماندلا نسبت به فضای قطبی و جزایر قدرت در کشورش باعث شد تا وی به خوبی بتواند دوران گذار به دموکراسی را در آفریقای جنوبی مدیریت کند. ماندلابه عنوان یک مبارز آزادی خواه معتقد بود: «آزاد بودن به معنای خلاصی از زنجیر خود نیست، که به معنای انتخاب شیوه ای از زندگی است که به آزادی دیگران احترام بگذارد.» وی با تاکید بر این فکر که آزادی هر فرد بدون احترام به آزادی دیگران معنا ندارد، تصمیم به نوشتن «منشور آزادی آفریقای جنوبی» گرفت. یکی از اصول محوری این منشور، که در سال ۱۹۵۵ توسط ماندلا و همرزمانش تهیه شد، اشاره به مفهوم کثرت گرایی و چند گانگی عقیدتی و حزبی برای آینده آفریقای جنوبی بود. همان چیزی که نظام آپارتاید را در مقابلش خلع سلاح کرد.

بررسی زندگی سیاسی ماندلا حکایت از آن دارد که وی نه یک ماکیاولیست بود و نه یک آرمان گرای تخیلی. ماندلا مردی انقلابی بود که به ضرورت زمان و مکان سلاح در دست گرفت، مبارزه کرد، زندان رفت، خشونت ورزید، از تکنیک های روز تبلیغاتی برای رسیدن به قدرت بهره گرفت، در قدرت عقلانیت به خرج داد و به موقع با سیاست خداحافظی کرد. از آن رو است که امروز دنیا به احترامش ایستاده است.
منبع:خراسان

دیدگاه (0)
به اشتراک بگذارید:
security code

گالری تصاویر