با عادی سازی روابط ترکیه و اسرائیل و واگرایی در روابط ایران و ترکیه و کشورهای عربی و سردی روابط تهران با باکو بهترین فرصت برای تقویت روابط باکو و تل آویو فراهم شده است.
[more]
سفر اخیر و چند روزه المار محمدیاراف وزیر امور خارجه دولت الهام آذربایجان به اسرائیل و دیدار با مقام های ارشد سیاسی و امنیتی اسرائیل نخستین سفر یک وزیر خارجه جمهوری آذربایجان به تل آویو در تاریخ دو دهه ای این جمهوری قفقاز جنوبی است. سفری که در کنار تحولات چند ساله روابط باکو تل آویو می تواند آغازگر دور نوین از روابط بین باکو و تل آیو باشد و فرصتهایی نوینی را برای دو دولت به همراه داشته باشد. در این نوشتار بعد از نگاه به گذشته روابط دو کشور متغیرهای مهم در چشم انداز روابط اسرائیل و جمهور آذربایجان را بررسی میکنیم:
روابط دو دهه ای باکو و آذربایجان:
با سرنگونی شوروی سابق و پیدایش جمهوریهای نوین در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی، اسرائیل تلاش گسترده ای برای نفوذ اقتصادی و سیاسیی در این مناطق آغاز کرد. چنانچه اسرائیل در سال 1991 استقلال آذربایجان را به رسمیت شناخت و در سال 1993 سفارتخانه خود در این کشور گشود. از آن زمان تاکنون هیئتهای اسرائیلی گوناگونی از این کشور بازدید کردهاند.
در سال 1997 «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر اسرائیل با «حیدر علیاف» ملاقات داشت. در سال 2009 سه تن از وزیران اسرائیل و پنجاه تاجر به همراه «شیمون پرز»، رئیس جمهور اسرائیل از باکو دیدار کردند. همچنین نیز «آویگدور لیبرمن»، وزیر سابق امور خارجه اسرائیل نیز در فوریه 2010 و آوریل 2012 از این کشور بازدید کرد. در مقابل این امر نیز برخی مقامات آذربایجانی همچون «حسین باقراف»، وزیر محیطزیست و منابع طبیعی و «علی عباساف»، وزیر فناوری ارتباطات و اطلاعات آذربایجان در یک دهه اخیر از اسرائیل بازدید کردهاند. اخیرا نیز وزیر خارجه دولت باکو از اسرائیل دیدار کرده است.
علل توجه رو به افزایش اسرائیل به آذربایجان:
گسترش روابط با کشورهای مسلمان میانه رو و غیر عرب: در سالهای دهه 1950 دیوید بن گورین، نخستین رئیس جمهور اسرائیل در پی ایجاد نوعی اتحاد خاورمیانه ای شامل کشورهای غیرعربی بود. این استراتژی که اتحاد پیرامونی نامیده می شد تکیه بر روابط اسرائیل با کشورهای غیر عرب در منطقه داشت.اکنون نیز هر چند در چند دهه گذشته دولت اسرائیل چالشهای چند دهه گذشته را در روابط با کشورهای عربی خاورمیانه را ندارد و با بسیاری از کشورهای این منطقه چالشهایی عمده ای را دارا نیست، اما همچنان نگاهی جدی به کشورهای مسلمان غیر عرب با دولت هایی لائیک همچون باکو دارد.
گسترش نفوذ و مهار بازیگران ضد اسرائیلی: در واقع اسرائیل بر اساس ملاحظات امنیتی و بهره مندی از رابطه ویژه با ایالات متحده و نیاز و میل کشوری چون آذربایجان به افزایش رابطه با غرب کوشیده تا با حضور در این کشور جدا از پیگیری منافع راهبردی، امنیتی و سیاسی خود راه های موثری برای مقابله با تشکیل ائتلاف های جدید ضد غربی و ایجاد حوزه های نفوذ و مهار نیروهای ضد اسرائیلی در منطقه بویژه ایران داشته باشند.
در این چارچوب اسرائیل با بهره گیری از همکاری با امریکا حضور خود را آذربایجان گسترش و با گسترش حضور و نفوذ همه جانبه اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی خود مانع از حضور بیشتر ایران در آذربایجان میگردد. این امر در حالی است که اکنون اسرائیلیها بر این نظرند که در چارچوب افزایش چالش ها در روابط باکو و مسکو ( همچون تمدید رادار قبله و ...) و چالشها مداوم در روابط ایران و آذربایجان فرصت های گسترش روابط اسرائیل با آذربایجان بیش از هر زمانی در دو دهه اخیر است.
مهمترین هدف باکو از توسعه روابط با اسرائیل اختلافات ارضی با ارمنستان در جنگ قره باغ و از دست دادن 20 درصد از خاک این کشور توسط ارمنستان است. در این حال به نظر می رسد باکو اکنون با چند هدف نظامی و سیاسی به بهره گیری از اهرم تل آویو در موضوع قره باغ می اندیشد.
گذشته از این نیز در چند سال گذشته گزارش های بسیاری در مورد استفاده اسرائیل از خاک آذربایجان برای انجام عملیات جاسوسی در مورد ایران ، اقدامات پنهانی اسرائیل در آذربایجان، همکاری دفاعی با آذربایجان در مورد بهره گیری از پایگاه های هوایی در آذربایجان برای حمله احتمالی به ایران، خریداری برخی از پایگاه های هوایی آذربایجان و.. منتشر شده است، امری که هرچند با رد آن توسط باکو همراه بوده است اما با توجه به وجود بسترهایی پنهانی در روابط دو طرف در واقع اسرائیلی ها به گونه ای به دنبال بهره گیری حداکثری از نزدیکی، همسایگی و پیوندهای قومی و فرهنگی آذربایجان با ایران در جهت فشار بر ایران هستند. چه اینکه اگر به موافقت اخیر ترکمنستان با تعیین سفیر اسرائیل در عشق آباد در دو ماه گذشته و نخستین سفر وزیر خارجه آذربایجان به اسرائیل بنگریم درک تلاش گسترده تل آویو در افزایش حضور در کشورهای همسایه ایران آسان تر خواهد بود.
تامین نیاز باکو و بهره گیری از فرصتهای بیشتر در حضور در آذربایجان: اسرائیلی ها با درک محدودیتهای اعمالی مسکو و دیگر کشورها در صادرات سلاح به کشور آذربایجان کوشیده اند بیشترین بهره وری را در این زمینه داشته باشند. این امر در حالی است که در اقتصاد اسرائیل فروش های تسلیحات نظامی نقش مهمی داشته و دارد و جدا از تامین هزینه های تحقیق و توسعه حفظ برتری های کیفی تکنولوژی بر ارزش دارایی های دولت می افزاید. یعنی نیاز دو طرف باکو و تل آویو به واردات و صادرات سلاح در سالهای گذشته موجب شده است آذربایجان از مصرفکنندگان عمده تسلیحات و پیشرفت نظامی اسرائیلی شود و همکاری هایی در حوزه های گوناگون نظامی از جمله مونتاز تسلیحات آغاز و بستر سازی برای ایجاد صنعت تسلیحات بومی را آغاز کند.
همکاریهای تجاری و فرهنگی آذربایجان و اسرائیل: اسرائیل در سالهای اخیر در میان پنج شریک تجاریِ نخست آذربایجان بوده است. باکو همچنین تامینکننده نخست نفت اسرائیل است و حدود 40 درصد مصرف سالیانه نفت اسرائیل را فراهم میکند. نفت آذربایجان به عنوان نفت کشوری غیر عرب و نزدیک از طریق خط لولهای باکو-جیهان در مدیترانه به اسرائیل میرسد. علاوه بر این، شرکت سوکار آذربایجان در اکتشاف نفت و گاز سواحل اسرائیل مشارکت دارد.
اکنون حجم تجارت خارجی دو دولت در حدود 4 میلیارد دلار و اسرائیل همچنین یکی از تامینکنندههای اصلی تجهیزات نظامی، پزشکی، کشاورزی و تکنولوژیهای ارتباطاتی و انرژی در جمهوری آذربایجان است. در این راستا اسرائیلی ها که بر این نظر هستند که با توجه به رشد درآمدهای نفتی و رشد اقتصادی آذربایجان در کنار وادارت نفت بتواند سهم گسترده ای از بستر سازی های اقتصادی این جمهوری داشته باشند.
در کنار این نیز اسرائیل با توجه به اینکه اکنون 30 هزار یهودی در جمهوری آذربایجان زندگی میکنند می کوشد تا با تضمین پشتیابنی از جوامع یهودی بومی و جامعه یهود جدا از کوچاندن آنان دفاع و توجه گسترده ای به مکان های تاریخی یهودی و نهادهای فرهنگی آنان انجام دهد. همچنین بستر سازیهایی در جهت گسترش روابط فرهنگی و آشنایی بیشتر آذریها و اسرائیلی ها با برگزاری تورها، ایجاد نهادهای مردم نهاد و ... گام بردارد.
اسرائیل بر اساس ملاحظات امنیتی و بهره مندی از رابطه ویژه با ایالات متحده و نیاز و میل کشوری چون آذربایجان به افزایش رابطه با غرب کوشیده تا با حضور در این کشور جدا از پیگیری منافع راهبردی، امنیتی و سیاسی خود راه های موثری برای مقابله با تشکیل ائتلاف های جدید ضد غربی و ایجاد حوزه های نفوذ و مهار نیروهای ضد اسرائیلی در منطقه بویژه ایران داشته باشند.
رویکرد آذربایجان در نگاه به اسرائیل:
بهره گیری از کمک اسرائیل در معادله قره باغ: شاید بتوان گفت مهمترین هدف باکو از توسعه روابط با اسرائیل اختلافات ارضی با ارمنستان در جنگ قره باغ و از دست دادن 20 درصد از خاک این کشور توسط ارمنستان است. در این حال به نظر می رسد باکو اکنون با چند هدف نظامی و سیاسی به بهره گیری از اهرم تل آویو در موضوع قره باغ می اندیشد. از یک سو با محدودیت های نظامی و دفاعی اعمال شده و پنهان و آشکارا بر باکو از سوی روسیه و حتی غرب آذری ها را در اندیشه بهره گیری از کمک های گوناگون امنیتی و نظامی تل آویو سوق داده است .
در این راستا باکو جدا از گسترش تقویت بنیه نظامی ارتش و ساختارهای دفاعی خود تلاش میکند از توان نهادهای اطلاعاتی و نظامی اسرائیلی در مقابله با تلاش های ارامنه دیاسپورا در سراسر جهان همچون لبنان نیز استفاده کند. گذشته از این نیز باکو امیداور است که با توسعه مناسبات خود با دولت تل آویو در واقع از توان تاثیرگذاری تل آویو بر کشورهای غربی بویژه امریکا بهره برد و هم به کاهش فشارهای غرب و نهادهای غربی در مورد سیاستهای سرکوب گرانه و نقض حقوق بشر ( که همواره از طرف مجامع حقوق بشر محکوم شده است) بیانجامد و هم با توجه به توان تاثیر گذاری لابیهای یهودی در کشورهایی همچون امریکا بکوشد تا با گسترده تر کردن حامیان بین المللی خود برای دفاع از تمامیت ارضی خود در آینده ای نزدیک سرزمینهای از دست داده خود را باز پس گیرد. امری که در شرایط موجود و با بازیگری فرانسه امریکا و روسیه در گروه مینسک ناممکن به نظر میرسد و تداوم این روند علما به نفع ارمنستان است.
افزایش توان نظامی سیاسی و منطقه ای: در چند سال گذشته با توجه به گرایش روسیه به سمت ارمنستان و تقویت نظامی این جمهوری در مقابل باکو، آذربایجان هم با توجه به در آمدهای سرشار نفتی خود به فکر همکاری های نظامی با اسرائیل افتاده تا با افزایش توان نظامی آذربایجان در مقابل ارمنستان و مجهز شدن به تسلیحات نظامی و بروز در هر گونه تنش در معادله قره باغ دست برتر را داشته باشند.
چنانچه اکنون نیز جمهوری آذربایجان در سه سال گذشته هزینههای نظامی برای خرید تسلیحات از خارج را بیش از 87 درصد افزایش داده و در سال گذشته هم یک قرارداد نظامی به ارزش یک میلیارد و شصت میلیون دلار که در تاریخ آذربایجان بی سابقه بود به منظور فروش هواپیما های جاسوسی بدون سرنشین و سیستم دفاعی ضد موشکی با اسرائیل امضا شد .
متوازن سازی سیاست خارجی و کاهش نفوذ روسیه و ایران: در یک سال گذشته از یک سو باکو دارای اختلافات با روسیه بر سر تمدید پایگاه راداری قبله و حمایت روسیه از ارمنستان در مناقشه قره باغ بوده و از سویی نیز چالش هایی را در روابط خود با ایران تجربه کرده است. دراین حال باکو می کوشد جدا از افزایش روابط خود با اتحادیه اروپا، غرب وامریکا را برای ایجاد تعادل در سیاست خارجی روابط خود با اسرائیل را افزایش دهد.
با توجه به گرایش روسیه به سمت ارمنستان و تقویت نظامی این جمهوری در مقابل باکو، آذربایجان هم با توجه به در آمدهای سرشار نفتی خود به فکر همکاری های نظامی با اسرائیل افتاده تا با افزایش توان نظامی آذربایجان در مقابل ارمنستان و مجهز شدن به تسلیحات نظامی و بروز در هر گونه تنش در معادله قره باغ دست برتر را داشته باشند.
در این حال تنش های دوره ای و چالشهای روابط با ایران به باکو را متقاعد کرده است که به منظور کاهش فشار ایران در برخی از مسائل و همچنین استفاده از اهرمی همچون گسترش روابط با اسرائیل و حضور اسرائیل در این کشور برای نخستین بار وزیر خارجه اش را به اسرائیل بفرستد. این امر هم در حالی است که تنش ها و اختلافات منطقه ای ایران و ترکیه در عین عادی سازی روابط آنکارا و تل آویو موجب شده است تا در واقع باکو با رویکردی همگرا با ترکیه و نوعی رویکردی واگرایانه در مقابل ایران نگاه به اسرائیل را پیگیری کند.
چشم انداز روابط باکو و تل آویو:
آذربایجان به عنوان کشور اسلامی هر چند در شرایط کنونی به گشایش سفارت خود در تل آیو نمی اندیشد. چرا که پیامدهایی داخلی و منطقه ای داشته و خواهدداشت، اما در شرایط کنونی منطقه ای و نوع روابط ایران با کشورهای عربی و ترکیه در واقع دو بازیگر باکو و تل آویو می کوشند تا با تقویت زمینه های همکاری خویش این روابط را بیش از هر زمانی در دو دهه اخیر گسترش دهند.
در این حال باید گفت دو طرف با درک تهدیدات و فرصتهای نوین در منطقه تلاش میکنند دست به گسترش روابط دوجانبه یا حتی علنی نمودن برخی از جنبه های پنهانی روابط خود در دو دهه اخیر بزنند. جنبه هایی که دو با توجه به نوع نگرش ایران به آذربایجان و فشارهای منطقه ای دو طرف را وامی داشت که در برخی از حوزه های روابط دست به پنهان کاری زنند.
آنچه مشخص است با عادی سازی روابط ترکیه و اسرائیل و واگرایی در روابط ایران و ترکیه و کشورهای عربی و سردی روابط تهران با باکو بهترین فرصت برای تقویت روابط باکو و تل آویو فراهم شده است. این امر در حالی است که این رویکرد از سوی غرب نیز مورد حمایت است. دولت باکو نیز با توجه به نیاز به بهره گیری از حمایت های بیشتر اروپا و امریکا در زمینه هایی چون تثبیت حاکمیت تیم حاکم در کشور، جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در آذربایجان، فشار بر ارمنستان و روسیه، حل مساله قره باغ و ... در آستانه انتخابات آبان ماه ریاست جمهوری به آن نیازمند است.
فرزاد رمضانی بونش /پژوهشگر در مرکز بین المللی مطالعات صلح
به نقل از وعده صادق