🔴 ما و شبکه های اجتماعی
چند روز پیش در حال تلگرام گردی یک آگهی استخدام بازاریاب توجه مرا جلب کرد و مضمون آن از این قراربود:« به یک منشی خانم مجرد، خوش تیپ و خوش برخورد با روابط عمومی بالا نیازمندیم» وقتی که این پیام ها را دیدم، فکر کردم که امروزه مردم از چه روش هایی برای برقراری ارتباط استفاده می کنند.
هرچه که جلوتر می آییم، نوع برقراری ارتباط ها، همپای تغییرات جامعه، دستخوش تغییر می شود؛ در دهه اخیر با گسترش وسایل ارتباطی همچون تلفن همراه، دیگر روش های قدیمی دمده شده و ورژنِ جدیدِ شیوه های برقراری ارتباط، بارگذاری شده است.
با روی کار آمدن سیستم عامل اندروید و بحث شبکه های اجتماعی داغ، دیگر دختران و پسران با وجود فاصله زمانی و مکانی نیز می توانند باهم ارتباط برقرار کنند و حتی همدیگر را ببینند. اما پس از بررسی نوع برقراری ارتباط، مسئله مهم دیگری که در این میان مطرح است «نیت» برقراری این ارتباط است.
با تغییرات جامعه و نوع برقراری ارتباط ها، نیت برقراری ارتباط ها هم تغییر کرده و افراد دیگر ابتدا به ساکن به ازدواج فکر نمی کنند و عقیده دارند که اول باهم آشنا شویم و بعد اگر به درد هم خوردیم باهم ازدواج می کنیم اما متاسفانه گاه در برخی موارد این آشنایی به همین جا ختم نمی شود و در همین سه چهار سال اخیر ما شاهد بوجود آمدن پدیده ای با عنوان« ازدواج سفید» هستیم و در نهایت هم کودکان بدون شناسنامه ای که در پرورشگاه ها منتظر آینده ی نامعلوم خود هستند.
همچنین یکی دیگر از معضلات مهم جامعه کنونی ما که امروزه بسیار پر رنگ شده طلاق می باشد:
در کتاب تجدد و تشخص اثر گیدنز آمده است«اگر پدر و مادر بچه ای بمیرند آسیب اجتماعی کمتری برای کودک به جا می ماند تا اینکه بخواهند از هم جدا شوند!»
طلاق حتی در جامعه ایرانی اسلامی ما نیز یکی از منفورترین حلال هاست و با کمال تاسف باید گفت امروزه به ازای هر سه ازدواج یک طلاق ثبت می شود.
تمامی این مشکلات ناشی از فقر فرهنگی ما انسان ها می باشد و به درون و ذات ما بر می گردد و با نشستن و این پا روی آن پا گذاشتن چیزی تغییر نمی کند همگی باید از این خواب غفلت برخیزیم.
معضل اجتماعی بزرگ دیگر که برای نسل امروزی حکم سم را دارد عدم مطالعه است. تا کنون از خود پرسیده که در هفته چند صفحه کتاب می خوانم و چقدر افکارم را شارژ می کنم؟؟
در حقیقت فایلpdf شده تمامی کتاب های بروز جهان در گوشی هایمان است و فقط خیالمان راحت است که آنهارا داریم و از هر شنبه تصمیم میگیریم که بخوانیمشان. ما میدانیم این راهکار پاسخگو نیست و راه حلش هم میدانیم«کناره گیری از گوشی همراه» اما دوست نداریم به آن عمل کنیم.
امروزه زندگی واقعی ما انسانها در دنیای مجازی ما خلاصه میشود و حقیقتا دنیای مجازی همان دنیای حقیقی ما و خود(self) اصلی ما انسان ها میباشد.
درواقع پیشرفت تکنولوژی باید ازهر لحاظ برای زندگی بشر مفیدباشد اما هرچیز مفید میتواند خطرات زیان باری نیز به همراه داشته باشد و امروزه بدی های بیش ازحد آن جای خوبیها را گرفته و تمامی این مسائل باز به فرهنگ غلط و ندانستن شیوه استفاده ما از چیزی باز میگردد.
شاید باخود بگوییداصلا فرهنگ به چه معناست؟؟
هرچند که فرهنگ تعاریف متعددی دارد اما این تعریف برای بیان مشکلات امروزی ما رساتر است. در انسان شناسی این اصطلاح فنی از سوی تایلور به زبان انگلیسی وارد شده است:«فرهنگ:به مفهوم وسیع مردم شناختی آن؛ کل پیچیده ای است که دانش، اعتقاد، هنر، اخلاق، قانون، رسم و هر نوع قابلیت و عادت دیگری را که انسان بصورت عضوی از جامعه کسب میکند دربر میگیرد»
واقعا ما انسانها امروزه به عنوان عضوی از جامعه چه عادت هایی را کسب میکنیم؟
مطلب مهم دیگر این است که پژوهش ها نشان میدهد افرادی که روزانه بیش از سه ساعت وقت خود را در شبکه های اجتماعی و صرفا وب گردی و نه چیز مفید دیگری می گذرانند سه چهارم بیشتر در معرض افسردگی قرار دارند و در این میان نظریه «namelassness» یعنی گمنامی جلوه نمایی میکند.
امروزه ما انسانها بسیار تنها شده ایم و این تنهایی به همان عادت های نادرست ما بر میگردد و همچنان در پی یافتن کسی هستیم که در فضای مجازی ساعتها پای حرف هایمان بنشیند و ما نیز گمنام باشیم تا بتوانیم حرف هایمان را راحت تر به طرف مقابل بزنیم.
اگر همینطور پیش برویم یکی از دغدغه های اصلی برای زندگی هر شخص تلفن همراهی خواهدبود تا بتواند همه چیز را یکجا در آن داشته باشد. اما همانطور که میدانید انسان موجودی اجتماعی و به بودن در اجتماع نیازمند است و این ارتباطات باعث امید به زندگی بیشتر در ما خواهدشد اما اگر با چنین روندی پیش برویم عمر مفید هر یک از ما انسانها به چند سال خواهد رسید؟
آیا این توصیفات برای جامعه کنونی ما ترسیم شده در آینده ای نچندان دور با آن مواجه خواهیم شد؟
🔹نرجس زارع، دانشجوی جامعه شناسی،ورودی ۹۴، دانشگاه گیلان