در حادثه دلخراش منا که هزاران مسلمان در طی انجام اعمال یکی از واجبات دین یعنی فریضه حج کشته شدند، دو فرضیه قابل طرح میباشد؛ فرضیه اول اینکه قصور و کوتاهی و سوء مدیریت عامل اصلی رخدادن حادثه بوده و مسئولین عربستانی در این زمینه چندان مقصر نیستند و فرضیه دوم این است که این حادثه ساختگی و کاملاً هدفمند بوده و به منظور دستیابی به مقاصد پلیدی به اجرا درآمده است.
مسائلی نظیر هدایت جمعیت میلیونی حجاج از یک مسیر عریض به یک مسیر باریک و بستن مسیرهای فرعی و همچنین روانه کردن موج بازگشت حجاج از مراسم رمی جمرات به داخل جمعیت در حال حرکت به سوی انجام مراسم رمی جمرات و تلاقی این دو جریان با یکدیگر در یک نقطه و مسائل دیگری نظیر تاخیر چند ساعته قطار حامل حجاج و عدم بازگشایی درهای قطار و در نتیجه خفگی حجاج در داخل قطار، عدم رسیدگی به حجاج توسط مامورین عربستانی که حتی گفته میشود اگر بعد از حادثه فقط مجروحان را از داخل پیکر مطهر کشته شدگان بیرون میکشیدند، جان هزاران نفر نجات پیدا میکرد و به گفته شاهدان عینی، مامورینی که حادثه را نگاه میکردند، بعد از حادثه فقط اگر روی حجاج آب میریختند جانهای بسیاری نجات می یافت و همچنین کارهایی نظیر حمل مجروحان به وسیله لیفتراک و انتقال آنها به وسیله کامیون و مسائل دیگری نظیر آمار تقریباً برابر تعداد کشته شدگان و تعداد مجروحان، در حالی که در هر حادثه ای معمولاً تعداد کشته شدگان بسیار کمتر از مجروحان میباشد و این درحالی است که به تدریج تعداد کشته شدگان از مجروحین در حال فزونی گرفتن است، یعنی در واقع بعد از حادثه هم عربستانیها در حال کوتاهی میباشند و گویا عمیقتر شدن ابعاد فاجعه چندان هم نامطلوب نیست. وقتی این مسائل و چندین مسئله دیگر را در حادثه منا در کنار وقایع دیگری نظیر زیر گرفتن و کشته شدن حجاج توسط کامیون در فرودگاه در هشتم مهر و همچنین سقوط جرثقیل در حج امسال قرار میدهیم، سقوط جرثقیلی که باید سبب میشد تا حواس مسئولین عربستانی بیشتر جمع شود تا بعداز آن دیگر مدیریت حج با مشکل مواجه نشود، سقوط جرثقیلی که به گفته کارشناسان با توجه به مسائلی نظیر تاثیر نداشتن سرعت باد 20 کیلومتر در ساعت که چندان هم عجیب نیست در ایجاد حادثه و همچنین اتفاقاتی که بعد از حادثه رخ داد و با جریانسازی گروه وابسته به ولیعهد عربستان یعنی شاهزاده محمد بن نایف از این حادثه و در اختیار گرفتن امتیاز ساخت و سازها که ثروت هنگفتی را در پی داشت و احتمال ساختگی بودن آن با توجه به نظر افرادی نظیر «مجتهد» فعال رسانهای عربستان، میرود؛ این مسائل در کنار هم نشان از یک سری سلسله خرابکاریهای به هم پیوسته دارد که اول از همه پادشاه عربستان یعنی ملک سلمان و فرزندش محمد بن سلمان که جانشین ولیعهد عربستان و وزیر دفاع فعلی عربستان میباشد را نشانه گرفته است، پادشاه عربستان که شبها تا صبح به بازی پاسور پرداخته و آلزایمری بوده و مریض میباشد تا جایی که اخیراً بعد از آمدن هیئتی از لیبی برای رایزنی با عربستان از آنها خواست تا سلام وی را به قذافی برسانند.
هرچند پادشاه عربستان و فرزندش محمد بن سلمان باب میل رژیم صهیونیستی در منطقه و جنگ طلبهای آمریکایی یعنی جمهوری خواهان بوده و با راه انداختن جنگ یمن باعث افزایش فروش تسلیحات آنها گشته، اما چندان دولت آمریکا و دموکراتها از وی راضی نیستند و به دنبال رویکار آوردن شاهزاده محمد بن نایف، ولیعهد کنونی عربستان به جای وی میباشند، لذا در این راستا سناریوی ناکارآمدی ملک سلمان و فرزندش را طراحی کرده و به دنبال نشان دادن بی کفایتی آنها حتی در امر مناسک حج میباشند به گونه ای که دلیل وقوع حادثه منا را دیدار محمد بن سلمان با پدرش و اسکورت ماشینهای وی نشان داده و علیه وی جریانسازی نمودند؛ طرحی که به قیمت کشته شدن هزاران مسلمان بی گناه تاکنون رقم خورده است؛ گویا نتیجه سناریوهای آمریکایی، چه دموکراتها و چه جمهوری خواهان برای جنگ قدرت در عربستان و به تبع آن افزایش قدرت در آمریکا، هرچه که باشد با بن مایه قتل عام مسلمانان همراه است چه در یمن و چه در منا.
برگرفته از سخنرانی دکتر رضا سراج پیرامون ابعاد حادثه منا در تاریخ هشتم مهرماه در تالار حکمت دانشگاه گیلان
مازیار نبی زاده – دانشجوی رشته مهندسی شهرسازی دانشگاه گیلان