دکتر سراج نخست به بیان دو فرضیه موجود درباره این فاجعه پرداخت.
فرضیه اول :عده ای این اتفاقات کاملا برنامهریزی شده میدانند.
فرضیه دوم ؛عده ای هم تنها آن را اتفاق و بی کفایتی آل سعود میدانند.
ایشان ضمن تایید فرضیه اول دلایلی مبنی بر رد فرضیه اتقاقی بودن این فجایع بیان کردند اعم از :
- کذب بودن دلایل آل سعود در مورد سقوط جرثقیل،
- عدم امداد رسانی به موقع در مسجد الحرام،
- تاخیر چند ساعته نیروهای امدادی در منا،
- نبودن مشکلی در مسیر حجاج سعودی و کشورهای عربی،
- اختلال در مسیر محدود رمی جمرات،
بستن راههای خروجی و بازکردن راههای ورودی از دلایل دیگر اثبات این موضوع میباشد.
دکتر سراج دلیل کار عربستان را دو هدف زیر دانستند :
1. شیعه هراسی و ایجاد جنگ اعتقادی در منطقه
2. جنگ قدرت
ایشان هم چنین به درگیری بین ولیعهدان و کسانی که خواهان قدرت هستند اشاره کردند
آمریکا تصمیم به جایگزینی قدرت و روی کار آوردن محمد بن سلمان به جای محمد بن نایف ولیعهد داشته است
در این فاجعه محمد بن سلمان فرصت استفاده از حوادث را پبدا کرد، زیرا محمد بن نایف که مسیول امور حج و امور عربستان را داشته به بی کفایتی نسبت دادند. در این صورت چهره ای بی کفایت از محمد بن نایف در امور حج ساخته میشود .
هم چنین با نسبت دادن دلیل این حادثه به حضور محمد بن نایف و موکب و کاروانش جو را علیه او متشنج کردند.
دکتر سراج هم چنین دلیل دیگر این برنامه ریزی را ایران هراسی نامیدند.
آنها در رابطه با ایران و شیعیان با دادن پیش فرض هایی به تکفیری های نادان باعث تایید ذهنیت تکفیری ها علیه ایران شدند.
مذاکرات، نصفه خندیدن ها، دست دادن ها چراغی است برای اثبات انحرافاتی که به ایران نسبت دادند.
و اینگونه ایران بیشتر مورد هدف قرار گرفته و این به ضرر مردم ماست
ایشان در پایان فرمودند:
مردم ایران در این حادثه همدردی عظیمی داشتند.
اما سوال مهم این است که واقعا این همه کشته و زخمی در کشور غریب و این همه حدس و احتمالات و بی خبری، قضیه ی ملی و عزت ملی نبوده است!؟
سوال جدی که چرا مقامات کشور ما سفرشان را نیمه کاره نگذاشتند!؟؟ دست گذاشتن در دست آمریکایی هایی که دست دیگرشان از طرفی گلوی حجاج مارا میفشرد چه معنی دارد؟
و حتی شعور مردم ملت ایران را به مسخره میگیرند که اتفاقی بود!
چه شده که ما از دیپلماسی عزت و کرامت به دیپلماسی خفت رسیدیم!؟
در پایان جلسه دکتر سراج پاسخگوی سوالات حاضرین بودند.