رهبر معظم انقلاب در سخنرانی امسالشان در حرم رضوی فرمودند:
«در نگاه کلان به اقتصاد کشورمان دو جور نگاه وجود دارد من خواهش میکنم به خصوص صاحب نظران و همچنین جوانان و عامه ی مردم عزیزمان به این نکته توجه کنند که دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد؛ یک نگاه می گوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیت های درون کشور و درون مردم تامین بکنیم. ظرفیت های بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیت ها یا استفاده نشده است یا درست استفاده نشده است، از این ظرفیت ها استفاده کنیم؛ [یعنی] اقتصاد درون زا؛ اقتصادی که مایه ی خود و ماده ی خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از توانایی های مردم خودمان به دست می آورد. این یک نگاه است که می گویند برای رونق اقتصادی نگاه کنیم به امکانات درونی کشور و استعداد ها را و ظرفیت ها را بشناسیم، آن ها را به درستی به کار بگیریم، [آن وقت] اقتصاد رشد خواهد کرد، نمو خواهد کرد، این یک نگاه.
نگاه دوم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک به بیرون از مرزها است؛ می گوید سیاست خارجی مان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند،تحمیل قدرت های مستکبر را در بخش های گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند این هم نگاه دوم.»
پس چنانچه از بالای سر جریان های سیاسی به اتفاقات بنگریم متوجه خواهیم شد که در اداره کشور دو نوع نگاه کلان استراتژی وجود دارد؛ یکی توسعه وابسته و دیگری پیشرفت درون زا.
چالش اکنون گفتمان انقلاب اسلامی نگاه دومی است که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره داشتند و این گفتمان به این خاطر که در بستر اقتصادی ظاهر شده بخشی از جامعه را با خود همراه کرده و بدینگونه به ترویج افکار سکولار می پردازد. اگر در مقابل این گفتمان کاری انجام ندهیم ،گفتمان سکولار در بین مردم رایج خواهد شد و مردم را در مقابل گفتمان انقلاب اسلامی قرار خواهد داد.
توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که اداره ی یک کشور بر حسب استراتژی های کلان آن صورت می پذیرد.
در مقابل نگاه دوم، نگاه اول یا همان استراتژی پیشرفت درون زا قرار دارد که برگرفته از گفتمان انقلاب اسلامی است. استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. خب اگر ما استقلال نداشته باشیم آزادی نداریم و به تبع آن جمهوری اسلامی ای نخواهد بود.
باید به این نکته توجه داشت که برجام و قطعنامه 2231 موضوع اصلی نیست و خود بخشی از یک پازل بزرگ است نه همه پازل.لازم است آن پازل بزرگ شناخته شود و پازل بزرگ عبارت است از استراتژی توسعه وابسته که همان استراتزی نفوذ و برنامه ی سلطه ی آمریکا بر ما است.
جمهوری اسلامی اکنون در شرایطی است که طرازش از یک قدرت منطقه ای فراتر رفته و در حال ورود به طراز قدرت جهانی است.اساسا در هر کجا پیشرفت درون زا را استراتژی خود قرار داده ایم وهر کجا که مسئولان با رهبر معظم انقلاب هماهنگ شدند موفقیت های چشمگیری به دست آمده است و به عنوان شاهد مدعا می توان به مواردی اشاره داشت:جمهوری اسلامی هم اکنون در حوزه های دفاعی به سطح مطلوب بازدارندگی رسیده است و جزو 8 قدرت موشکی دنیا قرار دارد.در حوزه سوخت فضایی با رسیدن به چرخه کامل سوخت،جزو 9کشور برتر دنیا در این حوزه است.با پرتاب ماهواره های گوناگون جزو 10 کشور برتر دنیا،در چرخه کامل سوخت هسته ای در بین 8 کشور برتر جهان قرار گرفته ،که می توان با استفاده از آن ثروت آفرینی کرد،در حال حاضر 25% از محصولات کشاورزی کشور ما قبل از اینکه به مصرف برسند فاسد می شوند،در حالی که با استفاده از پرتو دهی می توان این مشکل را مرتفع کرد.در دانش نانو جزو 9کشور برتر دنیا،در حوزه دانش لیزر جزو 5 کشور برتر دنیا،در تولید بیودارو جزو 9 کشور برتر دنیا،در شبیه سازی جزو 5 کشور برتر دنیا،در کشت سلول های بنیادی جزو دو کشور برتر دنیا،در دانش ساخت سد جزو 3 کشور برتر دنیا،در حوزه سایبر جزو 5 قدرت برتر سایبری دنیا هستیم و مواردی از این قبیل.
اگر ما استراتژی پیشرفت درون زا را دنبال کنیم در یک دهه آینده جمهوری اسلامی ایران تبدیل به یک قدرت جهانی خواهد شد.و به این خاطر است که آمریکایی ها در تلاش هستند با ترویج گفتمان سکولار،توسط مردم و با حرکات مسئولان مانع پیشرفت شوند.
در استراتژی توسعه وابسته سه نوع کشور وجود دارند:
1.کشورهای مرکزی؛ که دارای دو ویژگی سرمایه و تکنولوژی هستند.
2.کشورهای پیرامون؛ که برای پیشرفت، باید سلطه کشورهای مرکزی را بپذیرند.
3.کشورهای حاشیه؛ کشورهایی هستند که اصلا به حساب نمی آیند.
در حاشیه لازم است به این نکته توجه داده شود که سفر کشورهای اروپایی به ایران برای ایجاد یک جنگ روانی برای کمک به دولت اوباما در متقاعد کردن کنگره آمریکا بود تا بدین صورت به اعضای کنگره بفهمانند که اروپا برجام را پذیرفته و بدینگونه دست کنگره را برای رد توافق ببندند.
استراتژی توسعه وابسته آثار و عواقبی دارد که به آن ها اشراه میکنیم؛ در این مدل فاصله طبقاتی ایجاد می شود که نتیجه آن نیز شورش های مردمی خواهد بود.در این مدل دانشگاه ها و خروجی دانشگاه ها باید مهار شوند زیرا در این استراتژی، تکنولوژی باید از کشورهای مرکزی به کشورهای پیرامون منتقل شود و به همین خاطر به مجموعه های دانش بنیان حق تولید چیزی را نمی دهند. در این مدل نخبگان باید با شتاب بیشتری به سمت کشورهای مرکزی بروند. (آمریکایی ها اعلام کرده اند که به 16 میلیون نخبه نیاز دارند و یکی از کشورهای هدف برای تامین این نخبه ها ما جمهوری اسلامی است.در تحقیقات اندیشکده های آمریکایی خودشان گفته اند که دانش آموزان آمریکایی یکی مانده به آخر جزء خنگ ترین ها هستند.)در این مدل با لشکر مهندس های بیکار مواجهیم و حوزه های مهندسی بیشترین آسیب را متحمل می شوند. در مدل توسعه وابسته تکنولوژی های بالادستی به کشورهای پیرامون منتقل نمی شوند و کشورهای مرکزی تکنولوژی را در اختیار کشورهای پیرامون قرار نمی دهند و اگر دیده می شود کشورهایی به تکنولوژی دست یافته اند از طریق مهندسی معکوس بوده است.در این مدل تکنولوژی های مستهلک به کشورهای پیرامون می آیند.در این مدل کشورهای پیرامون باید تبدیل به بازار مصرفی برای تکنولوژی های مستهلک کشورهای مرکزی شوند.در این استراتژی هزینه زندگی بالا خواهد رفت. (در دهه 70 دولت هاشمی همین برنامه توسعه وابسته را اما با دوز کمتر،اجرا کرد و در نتیجه در همان دوران شاهد افزایش هزینه زندگی بودیم).هم اکنون همین استراتژی است که باعث هزینه بالای زندگی شده است.از آثار این مدل مصرف گرا و تجمل گرا شدن مردم است. زیرا کشور پیرامون باید به بازار مصرفی برای کشور های مرکزی تبدیل شود.در این مدل دانشگاه ها از یک سطح علمی معین نباید فراتر روند.سبک زندگی تغییر می کند. روابط اجتماعی سرد می شود چون افراد سعی میکنند در طراز دارائی هایشان با هم ارتباط برقرار کنند.کشاورزی کشور پیرامون از بین می رود. روستاها خالی از سکنه می شوند.در این مدل سوداگری بر واردات سوار می شود.فرهنگ قربانی خواهد شد (فرهنگ کشور پیرامون باید به نفع فرهنگ کشور مرکزی قربانی شود). سیاست داخلی و سیاست خارجی باید با نظام سلطه (کشور مرکزی) همخوان باشد. در این مدل نباید با نظام سلطه درگیری ایجاد شود. در نهایت کشور باید اینقدر تغییر بکند که از نظر سلطه گران صلاحیت ورود به دهکده جهانی را داشته باشد و کار به جایی می رسد که باید با ذلت وارد دهکده جهانی شود و اگر چنانچه در برابر این تغییرات افرادی اعتراض کنند می گویند این اراده مردم است!
این استراتژی سال 76 تدوین شده و برای آن گفتمان نیز ساخته شده است و هم اکنون تلاش هایی برای رایج شدن این استراتژی در بین مردم در حال انجام است. این گفتمان اسمش اعتدال است.
این گفتمان دال مرکزیش توسعه است و یک اعتدال نیز کنار آن گذاشته شده تا هرکس در برابر آن مقاومت کند با اعتدال آن فرد را کنار و برچسب افراطی بودن به آن بزنند.
نتیجه گفتمان اعتدال باید منجر به تغییر شود. در این گفتمان سیاست خارجی دچار تغییر خواهد شد؛
کاری که اکنون توسط افرادی در حال انجام است بزک کردن چهره آمریکا است و عده ای در تلاش هستند نقش بدی آمریکا را به رژیم صهیونیستی بدهند.
یکی از اقدامات صورت گرفته برای گفتمان سازی این استراتژی ،فیلم مدرسه موش های 2 بود که نشان از یک جامعه تغیر کرده داشت.در این فیلم برخلاف مدرسه موش های 1 یک همزیستی مناسب بین گربه و موش ها ایجاد شده و موش ها که قبلا ترانه های سنتی میخواندند اکنون پاپ میخوانند.اگر به پشت پرده مدرسه موش های 2 توجه کنیم خواهیم دید که فردی به نام منیژه حکمت در پشت این کار است.(1)
از نتایج گفتمان اعتدال تقلیل گرایی دینی است؛مقاومت های فرهنگی را برای ایجاد تغییر در سیاست خارجی از بین می برد و شاهد آن هستیم که بیان می شود: «ما مسئول بهشت و جهنم مردم نیستیم»(2)و یا اینکه «نیروی انتظامی وظیفه اش پیاده سازی اسلام نیست.»(3)
در این گفتمان در حوزه های اجتماعی گروه های مرجع اجتماعی باید مرجعیت خودشان را از دست بدهند و نیز اتفاقاتی که در شبکه های اجتماعی شاهد آنها هستیم که فرد عکس بدون حجاب خود و مادرش را میگذارد. در این مدل در حوزه سیاست هم باید بازگردیم به مجلس اول(4) یعنی در مجلس باید شاهد حضور لیبرال ها و کمونیست ها باشیم.
آمریکا همین بلا را قبل از ماهاتیر محمد بر سر مالزی آورد.
مکانیزم ماشه ای(5) که در قطعنامه 2231 گنجانده شده ، به اهرمی برای تغییر بر سر نظام تبدیل شده است.در نتیجه این مکانیزم بر خلاف آنچه مسئولان دولتی میگویند ریسک سرمایه گذاری بالا رفته و در نتیجه نه سرمایه ،نه توسعه و نه تکنولوژی به داخل کشور نخواهد آمد.در نتیجه این مکانیزم اوضاع به گونه ای خواهد شد که از این به بعد «بعد از توافق هر حرفی را نباید بزنیم!»(6)
اکنون وظیفه ما این است که با استراتژی توسعه وابسته مقابله کنیم در غیر این صورت به گفتمان رایج تبدیل می شود. وظیفه ما جریان سازی در مدار گفتمان صحیح یعنی استراتژی پیشرفت درون زا و همینطور مقابله با گفتمان توسعه وابسته است. باید تلاش کنیم که مردم به مانعی در برابر پیشرفت تبدیل نشوند.باید سعی کنیم مدل هایی که در آن ها توسعه وابسته انجام شده را به صورت قابل لمس برای مردم تبین کنیم و آثار و تبعات منفی آن را به مردم بگوییم و پیشرفت دورن زا را تبدیل به فهم عمومی و گفتمان رایج کنیم تنها در این صورت است که می توان مردم را نجات داد، در غیر این صورت مردم به مانعی در برابر پیشرفت تبدیل می شوند و این یعنی جنگ نرم.
بهترین روش این است که بحث را ملی کنیم و آن را از نظر علمی تبیین کنیم تا بتوانیم در دانشگاه مخاطب حداکثری پیدا کنیم .
اگر سعی ما تنها پرداختن به برجام باشد تنها نتیجه ای که در بر خواهد داشت دوقطبی شدن فضای جامعه است و این سبب خواهد شد که نتوانیم دست دشمن را نمایان کنیم ولی چنانچه توانستیم دست دشمن را نمایان کنیم، برجام نیز علاج خواهد شد.
جنگ امروز ما دفاع از هویت و ارزش های انقلاب است و همواره باید گفته امام بزرگوار(رضوان اله تعالی علیه) در پیام تشکیل بسیج دانشجو و طلبه را به یاد داشته باشیم که فرمودند: «فرزندان بسیجی ام در این دو مرکز پاسدار اصول تغییر ناپذیر «نه شرقی و نه غربی» باشند.»
پاورقی ها:
(1)تهیه کننده فیلم مدرسه موش های 2.از جمله 140 هنرمند ایرانی بود که با امضاء طوماری در مورخ 22 خرداد 1392 از نامزدی دکتر حسن روحانی حمایت کرد.مادر پگاه آهنگرانی، بازیگر سینما، که در آشوب های خیابانی فتنه 88 حضوری فعال داشت و در یکی از این آشوب ها بازدداشت موقت شد.
(2)دکتر روحانی در همایش بیمه سلامت:"این قدر در زندگی مردم هر روز مداخله نکنیم ولو به خاطر دلسوزی،بگذاریم مردم راه بهشت را انتخاب کنند.به زور شلاق نمی شود مردم را به راه بهشت برد."
(3)دکتر روحانی در همایش سراسری فرماندهان نیروی انتظامی:"پلیس موظف به اجرای اسلام نیست."
(4)عده ای از افرادی که در مجلس اول حضور داشتند:
1.مرتضی الویری(نماینده تهران"دماوند"):بازدداشت شده در فتنه 88
2.سید محمد خاتمی(نماینده اردکان و میبد):یکی از سران فتنه 88
3.یدالله سحابی ،مصطفی معین،رسول منتجب نیا،عزت الله سحابی،مهدی بازرگان
4.مهدی کروبی(نماینده الیگودرز):یکی از سران فتنه 88
5.عطا الله مهاجرانی(نماینده شیراز):در 6 اردیبهشت 1369 با نوشته ای در روزنامه اطلاعات با عنوان"مذاکره مستقیم با آمریکا"به این موضوع پرداخت./مهاجرانی طی مصاحبه ای با روزنامه انگلیسی زبان ایران نیوز در 8 آبان 1373 درباره ریاست جمهوری هفتم،اظهار داشت:"اگر امکان تغییر در قانون اساسی وجود داشته باشد اقای هاشمی شایسته ترین فرد برای احراز این مسئولیت است....اگر در قانون اساسی تغییر داده نشود در آن صورت دکتر حسن روحانی شایسته ترین فرد برای ریاست جمهوری آینده ایران خواهد بود./در دوران وزارتش در دولت اصلاحات تساهل و تسامح در برابر حمله به احکام اسلامی و ایجاد تشکیک در آن ها توسط مطبوعات دوم خردادی را در دستور کار خود قرار داده بود./در فتنه 88 مهاجرانی در مصاحبه با BBC فتنه گران را به ایجاد نافرمانی های مدنی ،اعتصابات و برگزاری راهپیمایی ها دعوت میکرد و در فتنه 88 حضوری فعال داشت.
6.حسن یوسفی اشکوری(نماینده مردم تنکابن و رامسر):در دهه 70 به دلیل توهین به مقدسات اسلامی محکوم به ارتداد شد./یکی از میهمانان کنفرانس برلین بود که پس از ورود به سالن به خاطر بر تن داشتن لباس مشکی که نشانه عزاداری در ماه محرم بود مورد تمسخر حاضران قرار گرفت اما سخنگوی بنیاد هانریش بل در پی اعتراض عناصر ضدانقلاب با حالتی عصبی به حاضران گفت:"شما مانع از سخنان کسی می شوید که به رغم روحانی بودن،شب گذشته به من گفت که قاطعانه به دنبال جدایی دین از سیاست است."او پس از این کنفرانس با حکم دادگاه ویژه روحانیت خلع لباس شد./در مرداد ماه 1390 در سخنانی ضمن دفاع از توهین ویژه نامه "خاتون"به چادر مشکی به سایت دویچه وله گفت:"هر نیرویی با هر انگیزه ای که بتواند به شکلی ساختار رسمی جمهوری اسلامی ایران را بشکند و آن را سست کند،کار مثبتی است."
7.ابراهیم یزدی(نماینده مردم تهران): رای مردم در انتخابات 88 را تقلبی دانست./ارتباط با سفارت آمریکا؛در اواسط اردیبهشت 1358 با مامورین سفارت آمریکا دیدار می کند.مامور سفارت در بخشی از گزارش خود چنین می نویسد
(با استناد به اسناد لانه جاسوسی،کتاب شماره 34،ص109و110 ):"ابراهیم یزدی آنگاه گفت که البته مقصود از چنین ملاقات هایی نظیر آنچه ما انجام می دهیم آن است که گذشته را پشت سر بگذاریم و به آینده نگاه کنیم.!"/بازدداشت شدن در صبح فردای حادثه غم انگیز عاشورای 88 /بار دیگر در جمعه 9 مهر 1389 به اتهام شرکت در نماز جمعه غیر قانونی در اصفهان بازدداشت شد. و در 29 اسفند 1389 آزاد شد./در نهایت در دی ماه 1390 به اتهامات"اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور"،"فعالیت تبلیغی علیه نظام"و"هدایت گروهک غیرقانونی نهضت آزادی" به 8 سال زندان محکوم شد.
(5) 11- در اقدام وفق ماده 41 منشور ملل متحد، تصمیم میگیرد که ظرف 30 روز از دریافت اعلامیه
یکی از دولتهای طرف برجام در مورد مساله ای که آن دولت طرف برجام اعتقاد دارد مصداق عدم
پایبندی اساسی در مورد تعهدات وفق برجام است، شورا باید در مورد پیش نویس یک قطعنامه برای
ادامه ی اجرای لغوهای مذکور در بند 7(الف) این قطعنامه رأی گیری نماید، مضافا تصمیم می گیرد که
چنانچه، ظرف 10 روز از اعلامیه فوق الذکر، هیچ طرفی از شورای امنیت چنین پیش نویس قطعنامه ای
را برای رأی گیری ارائه نکرد، این رئیس شورای امنیت است که بایستی چنین پیش نویس قطعنامه ای را
ارائه کرده و آن را ظرف 30 روز از زمان اعلامیه فوق الذکر به رأی بگذارد، و شورا قصد خود برای در نظر
گرفتن دیدگاه های دولت های درگیر در موضوع و هر نظریه هیات مشورتی ایجاد شده در برجام در
خصوص موضوع، را ابراز می دارد؛
-12 در اقدام وفق ماده 41 منشور ملل متحد، تصمیم میگیرد که اگر شورای امنیت یک قطعنامه
وفق بند 11 برای ادامه اجرای لغوهای بند7(الف) تصویب نکرد، آنگاه با اثربخشی از زمان نیمه شب
به وقت گرینویچ پس از سی امین روز متعاقب دریافت اعلامیه مورد اشاره در بند 11 به شورای امنیت، تمام مفاد قطعنامه های1696 (2006) ،(2006) 1737،(2007) 1747،(2008) 1803،1835(2008)و 1929(2010) که بر اساس بند7(الف) لغو شده بوده اند، باید به همان نحوی که پیش از تصویب این قطعنامه اعمال می شدند، اعمال شوند و تدابیر مندرج در بند های 7، 8 و 16 تا 20 این قطعنامه باید لغو شوند، مگر آنکه شورای امنیت به گونه دیگری تصمیم بگیرد؛
(6)دکتر حسن روحانی در نشست مشترک هیات دولت و استانداران:"نباید فکر کنیم پس از حصول توافق می توانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم و عمل کنیم."
*برای افزایش آگاهی میتوانید به هفته نامه صوتی استاد رحیم پور با عنوان"انواع نظریات توسعه و مکاتب پیشرفت"مراجعه کنید.