در صورت عدم به توافق رسیدن جریان اصولگرا بر روی کاندیدای مستقلی همچون سعید جلیلی می تواند بلیط جریان اصولگرایی را با سرمایه گذاری بر روی افرادی که مطمئنا پتانسیل رقابت با مشایی و رفسنجانی را نداشته باشند بسوزاند.
[more]
در لحظاتی که فضای انتخاباتی کشور درگیر بحث هایی چون تعدد ثبت نام کنندگان در ستاد انتخابات کشور،حواشی ائتلاف ها،خروجی آنها و زیر پا کشی های انتخاباتی بود و آنچه در این بین بیش از همه خودنمایی میکرد" احساسی توام با نگرانی" از عاقبت انتخابات بود،به یکباره خونی تازه در رگ های رسانه ها و نیروهای انقلابی دل بسته به نظام جاری شد.
ساعات پایانی روز آخر ثبت نام از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، با نامنویسی سه کاندیدای جدی در انتخابات ریاستجمهوری ناگهان همه معادلات انتخاباتی و آرایش سیاسی جریانها برای انتخابات به هم ریخت. ستادهای انتخاباتی کاندیداهایی که از پیشتر کاندیداهای جدی و قطعی بودند، نامنسجم و آشفته شد و بسیاری از سیاسیون و رأی دهندگان که تا لحظات پایانی روز پایانی ثبت نامها، براساس کاندیداهایی که نامشان را ثبت کرده بودند، تصمیم گرفته بودند، ناگهان با آرایش جدیدی از بازی انتخابات مواجه شدند.
آمدن و ثبت نام بی سر و صدای مرد هستهای این روزهای کشور، سعید جلیلی و رسیدن همزمان هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشایی به ستاد انتخابات کشور و ثبت نامشان برای ورود به رقابت ریاست جمهوری یازدهم، شاید اولین هیجان و تنش جدی فضای سیاسی کشور برای انتخابات خرداد ۹۲ بود.
گزاره ای که در این بین بیش از پیش میتواند خودنمایی کند ایجاد بستری برای حضور حداکثری مردم در جریان انتخابات با وجود افراد پایه دار و قابل اعتمادی همچون دکتر جلیلی در عرصه انتخابات است.
تا قبل از این هر کدام از کاندیداهای احتمالی در همه گروه ها حتی آنهایی که در ائتلاف ها حضور داشتند خود را یک سر انتخابات دانسته و در قطب بندی های شکل گرفته،قطبی را نصیب خود میکردند،اما فضای عمومی کشور گواه این مسئله بود که تشتت شکل گرفته در گروه هایی همچون اصولگرایان از گزاره های مشهودی بود که از موفقیت اهداف طیف هایی چون جریان انحراف در ایجاد چنین فضایی خبر میداد و از طرفی تلاش گسترده برای شکل گیری دوقطبی موسوم به "مشایی هاشمی"غایتی بود که دور دوم انتخابات پر کاندیدای این روزها را در آستین می پروراند.
با این حال آرایش جدید شکل گرفته مدلی بغیر از فضای سه قطبی را نمی تواند بپذیرد چرا که با حضور کاندیدای طیف دولت و جریان هاشمی رفسنجانی، در صورت عدم به توافق رسیدن جریان اصولگرا بر روی کاندیدای مستقلی همچون سعید جلیلی می تواند بلیط جریان اصولگرایی را با سرمایه گذاری بر روی افرادی که مطمئنا پتانسیل رقابت با مشایی و رفسنجانی را نداشته باشند بسوزاند.
گفتنی است با اعلام حضور جلیلی برخی از عناصر کوتاه قد وابسته به جریان اصلاحات دم از عدم رجل سیاسی بودن وی می زنند،شاید این کوته فکری ارزش پاسخگویی نداشته باشد اما باید اذعان داشت،جلیلی که حضور مثمر ثمر و مشهودش در مذاکرات هسته ای بعنوان نماینده رهبری و ملت در سالهای اخیر همواره مشهود بوده است و در حالی که تیم قدرتمند جلیلی غربی ها را در احقاق حقوق ملت ایران به زانو در آورد،جریان هایی امروز از عدم رجل سیاسی بودن وی دم می زنند که با اخم غربی ها برای حفظ جایگاه سیاسی خود دامن شان به ننگ عقب نشینی در مقابل غربی ها آلوده است.
باید نشست و نظاره گر بود که در روز های آتی فضای انتخاباتی کشور به سمت جریانی می رود که پرچم انقلاب و تبعیت ولایت مدارانه از رهبری را به دست می گیرد.